Sunday, May 27, 2012

... تورو عاشق ميدونستم



من خوش خيال ساده ... تورو عاشق ميدونستم!!!
اما نه تنها عاشق نيستي ، كه حتي به فكرم هم نيستي...
جلوي چشمت دارم نابود ميشم و تو چشمت رو دوختي به دردِ يكي ديگه!

Saturday, May 26, 2012

... آغوشِ ممنوع

يه جمله ، فقط يه جمله !
يه جمله كابـــــــــــــــوس شبهام شده ! از اينكه شب بشه و بخوام بخوابم وحشت دارم! به محض بستن چشمهام ، اين جمله تكرار ميشه توي مغزم!
" ديگه طاقت نيوردم و بغلش كردم ، اونم بغلم كرد!‌"
وااااي ، واااي!
كاش نميخوندم اين جمله رو!
كاش نميخوندم....

Friday, May 25, 2012

...ليوان بعدي قرص هاي حل شده در سم


دلم ميخواد بنويسم
اما هي مينويسم و پاك ميكنم
ذهنم خالي از كلمات شده
ذهنم خالي از هرچيزي شده
...

* تيتر ، قسمتي از ترانه شاهين!

Saturday, September 3, 2011

بودن عشق میخواهد!


دیروز خیلی غمگین بودم ، اصلا انگار با همه ی روزها فرق داشت
بیشتر کلافه بودم و حوصله حرف زدن و دیدن کسی رو نداشتم
دیروز تولدم بود!
دلم میخواست  رو تختم دراز بکشم و اتاقم تاریک باشه و آهنگهای آروم گوش کنم
اما تمام مدت برای ناراحت نکردن مامان،رفتم پیشش و به حرفاش که با لذت از نوزادیم تعریف میکرد گوش دادم
آخرش که برگشتم تو اتاق به این فکر میکردم که اون بچه ی " آروم و بی دردسر که هیچ اذیتی برای مامانش نداشت" چطوری تبدیل شد به این بچه ی " کسل کننده یِ همیشه کلافه و بی حوصله "
دلم برای مامانم سوخت!

·         * بیست و چهار سالم تموم شد !

Monday, August 1, 2011

تو از این شکستن خبرداری یا نه !؟


وقتی همه چیز تموم بشه و بری،من باید چیکار کنم؟؟؟
دقیقا تو این دنیا چه کاری دارم به جز با تو بودن؟؟؟
این سوال چند روزیه ذهنم رو زمینگیر کرده.....

Thursday, June 23, 2011

!...غصه من و غم تو


هیچ وقت به حرفها ،برنامه ها و تصمیم های توی دوستیتون دل نبندین، بیشترشون شوخیه!
یه شوخی که داغش تا آخر عمر همراهیت میکنه.